قدرت خلاقیت: گشودن پتانسیل در دنیای مدرن
تصور کنید دنیایی را که در آن نوآوری وجود ندارد، پیشرفت متوقف میشود و جرقهی نبوغ خاموش میشود. تصویر تیرهای است، نه؟ خوشبختانه، بشریت یک منبع ذاتی و قدرتمند دارد: خلاقیت. این فقط در مورد نقاشی شاهکارها یا آهنگسازی سمفونیها نیست. بلکه یک نیروی اساسی است که حل مسئله را هدایت میکند، سازگاری را تقویت میکند و در نهایت آینده ما را شکل میدهد. در دنیای امروزی که به سرعت در حال تحول است، خلاقیت دیگر یک تجمل نیست، بلکه یک مهارت ضروری، یک ابزار حیاتی برای پیمایش پیچیدگیها و باز کردن پتانسیلهای استفاده نشده است.
جرقه خلاقیت: چیستی و چرایی اهمیت آن
خلاقیت در هسته خود، توانایی تولید ایدههای جدید و مفید است. این در مورد ارتباط مفاهیم به ظاهر متفاوت، به چالش کشیدن هنجارهای موجود و تصور امکاناتی است که دیگران محدودیتها را میبینند. این صرفاً قلمرو هنرمندان و نوازندگان نیست؛ خلاقیت در هر زمینهای، از علم و فناوری گرفته تا تجارت و آموزش، شکوفا میشود. به مهندسی فکر کنید که یک موتور کارآمدتر طراحی میکند، پزشکی که روش درمانی جدیدی را پیشگام میکند یا کارآفرینی که کل یک صنعت را با یک محصول پیشگامانه مختل میکند. اینها همه مظاهر تفکر خلاق در عمل هستند.
اهمیت خلاقیت در دنیای مدرن را نمیتوان دست کم گرفت. ما در عصری از تغییرات بیسابقه زندگی میکنیم که ناشی از پیشرفتهای تکنولوژیکی، جهانی شدن و نیازهای متغیر اجتماعی است. رویکردهای سنتی اغلب برای رسیدگی به چالشهای پیچیدهای که با آن روبرو هستیم، کافی نیستند. تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع، نابرابری و بحرانهای بهداشت عمومی نیازمند راهحلهای نوآورانهای هستند که فراتر از تفکر مرسوم باشند. خلاقیت سوخت این راهحلها را فراهم میکند. این به ما قدرت میدهد تا از الگوهای تثبیتشده رها شویم، سرزمینهای ناشناخته را کشف کنیم و استراتژیهای جدیدی برای غلبه بر موانع توسعه دهیم.
علاوه بر این، خلاقیت باعث سازگاری میشود، مهارتی حیاتی در محیط پویای امروزی. جهان دائماً در حال تغییر است و کسانی که میتوانند به سرعت و به طور موثر خود را تطبیق دهند، کسانی هستند که پیشرفت میکنند. خلاقیت ما را قادر میسازد تا عدم قطعیت را در آغوش بگیریم، از شکستها بیاموزیم و به سمت نتایج بهتر تکرار کنیم. این به ما اجازه میدهد تا تغییر را نه به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان فرصتی برای رشد و نوآوری ببینیم.
ظهور هوش مصنوعی (AI) را در نظر بگیرید. در حالی که برخی میترسند که هوش مصنوعی جایگزین مشاغل انسانی شود، برخی دیگر پتانسیل آن را برای افزایش تواناییهای انسانی تشخیص میدهند. افراد خلاق از هوش مصنوعی نمیترسند؛ آنها آن را به عنوان ابزاری برای استفاده میبینند. آنها در حال بررسی راههایی برای استفاده از هوش مصنوعی برای افزایش خلاقیت خود، خودکارسازی کارهای خستهکننده و تولید بینشهای جدید هستند. به عنوان مثال، طراحان از هوش مصنوعی برای ایجاد محصولات شخصیسازیشده استفاده میکنند، بازاریابان از هوش مصنوعی برای بهینهسازی کمپینهای تبلیغاتی استفاده میکنند و دانشمندان از هوش مصنوعی برای تسریع کشفیات تحقیقاتی استفاده میکنند. نکته کلیدی درک نقاط قوت و محدودیتهای هوش مصنوعی و استفاده از آن در رابطه با خلاقیت انسانی برای دستیابی به نتایج برتر است.
علاوه بر این، خلاقیت نقش حیاتی در تحقق شخصی و رفاه دارد. درگیر شدن در فعالیتهای خلاقانه، چه نقاشی، نوشتن، باغبانی یا صرفاً ایدهپردازی ایدههای جدید، میتواند استرس را کاهش دهد، عزت نفس را تقویت کند و شادی کلی را افزایش دهد. خلاقیت به ما این امکان را میدهد که خودمان را بیان کنیم، علایق خود را کشف کنیم و با دیگران در سطحی عمیقتر ارتباط برقرار کنیم. این حس هدف و معنا را در دنیایی فراهم میکند که اغلب میتواند آشفته و طاقتفرسا به نظر برسد.
توانایی تفکر خلاقانه همچنین یک دارایی بزرگ در محل کار مدرن است. کارفرمایان به طور فزایندهای به دنبال افرادی هستند که بتوانند خارج از چارچوب فکر کنند، مشکلات پیچیده را حل کنند و راهحلهای نوآورانه ایجاد کنند. در یک نظرسنجی که توسط لینکدین انجام شد، خلاقیت به عنوان یکی از پرتقاضاترین مهارتها برای قرن 21 شناسایی شد. شرکتها تشخیص میدهند که خلاقیت برای رقابتی ماندن، سازگاری با تغییرات و ایجاد رشد ضروری است. کارمندانی که میتوانند تفکر خلاق را نشان دهند، به احتمال زیاد ترفیع میگیرند، حقوق بالاتری دریافت میکنند و از رضایت شغلی بیشتری برخوردار میشوند.
برای روشنتر کردن این موضوع، یک سناریوی فرضی را در نظر بگیرید. دو شرکت را تصور کنید که در یک صنعت مشابه فعالیت میکنند. شرکت A به روشهای سنتی و رویههای تثبیتشده متکی است. به کارمندانش توصیه میشود که از رویهها پیروی کنند و از ریسک کردن اجتناب کنند. شرکت B، از سوی دیگر، فرهنگ خلاقیت و نوآوری را تقویت میکند. به کارمندانش توصیه میشود که آزمایش کنند، فرضیات را به چالش بکشند و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند. کدام شرکت به احتمال زیاد در دراز مدت موفق خواهد شد؟ پاسخ روشن است: شرکت B. با پذیرش خلاقیت، موقعیت بهتری برای سازگاری با شرایط متغیر بازار، توسعه محصولات و خدمات نوآورانه و جذب و حفظ استعدادهای برتر دارد.
جدول زیر مزایای کلیدی خلاقیت در دنیای مدرن را خلاصه میکند:
مزیت | توضیحات | مثال |
---|---|---|
حل مسئله | راهحلهای جدید و موثری برای چالشهای پیچیده ایجاد میکند. | توسعه یک واکسن جدید برای مبارزه با یک بیماری همهگیر جهانی. |
سازگاری | افراد و سازمانها را قادر میسازد تا در محیطهای پویا پیشرفت کنند. | تطبیق یک مدل کسب و کار برای پاسخگویی به ترجیحات متغیر مصرفکننده. |
نوآوری | توسعه محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید را هدایت میکند. | ایجاد یک خودروی خودران. |
تحقق شخصی | بهبود رفاه، کاهش استرس و تقویت عزت نفس. | درگیر شدن در فعالیتهای هنری. |
پیشرفت شغلی | قابلیت استخدام و فرصتهای رشد حرفهای را افزایش میدهد. | رهبری یک تیم برای توسعه یک کمپین بازاریابی پیشگامانه. |
پرورش ذهن خلاق: استراتژیها و تکنیکها
در حالی که برخی ممکن است معتقد باشند که خلاقیت یک استعداد ذاتی است، در واقع مهارتی است که میتوان آن را پرورش داد و توسعه داد. استراتژیها و تکنیکهای متعددی وجود دارد که میتوان از آنها برای پرورش ذهن خلاق و باز کردن پتانسیل فرد برای نوآوری استفاده کرد. این تکنیکها از تمرینهای ساده ایدهپردازی گرفته تا روشهای پیچیدهتر حل مسئله را شامل میشود.
یکی از اساسیترین استراتژیها برای پرورش خلاقیت، پرورش ذهنی کنجکاو و باز است. این شامل فعالانه جستجوی تجربیات جدید، به چالش کشیدن فرضیات و زیر سوال بردن وضعیت موجود است. این به معنای تمایل به خروج از منطقه آسایش خود و کاوش در سرزمینهای ناآشنا است. خواندن گسترده، شرکت در گفتگو با افراد از پیشینههای مختلف و سفر به مکانهای جدید همگی میتوانند به ذهنیت کنجکاوتر و بازتر کمک کنند.
تکنیک مهم دیگر این است که شکست را به عنوان یک فرصت یادگیری در آغوش بگیرید. خلاقیت اغلب شامل آزمایش است و آزمایش به ناچار منجر به اشتباه میشود. به جای اینکه از شکستها دلسرد شوید، آنها را به عنوان بازخوردهای ارزشمندی ببینید که میتوانند تلاشهای آینده را آگاه کنند. از اشتباهات درس بگیرید، رویکرد خود را تنظیم کنید و دوباره امتحان کنید. همانطور که توماس ادیسون به طور مشهور گفت: “من شکست نخوردهام. من فقط 10000 روش پیدا کردهام که کار نمیکنند.”
ایدهپردازی یک تکنیک کلاسیک برای تولید ایدههای جدید است. این شامل جمع آوری گروهی از افراد و تشویق آنها به بیان آزادانه افکار و پیشنهادات خود، بدون ترس از قضاوت یا انتقاد است. هدف تولید تعداد زیادی ایده است، حتی اگر برخی از آنها در ابتدا غیر عملی یا غیر واقعی به نظر برسند. بعداً، ایدهها میتوانند ارزیابی و پالایش شوند تا امیدوارکنندهترین آنها شناسایی شوند.
نقشهبرداری ذهنی یک تکنیک بصری برای سازماندهی و اتصال ایدهها است. این شامل شروع با یک مفهوم مرکزی و سپس شاخهدادن به ایدهها و زیر ایدههای مرتبط است. این میتواند به تحریک ارتباطات و بینشهای جدید کمک کند که ممکن است در غیر این صورت آشکار نشده باشند. نقشهبرداری ذهنی را میتوان به صورت انفرادی یا مشارکتی، با استفاده از کاغذ و قلم یا نرمافزار تخصصی انجام داد.
تفکر جانبی یک تکنیک حل مسئله است که شامل نزدیک شدن به چالشها از زوایای غیرمتعارف است. این افراد را تشویق میکند تا خارج از چارچوب فکر کنند و فرضیات را به چالش بکشند. یک مثال از تفکر جانبی روش “شش کلاه تفکر” است که توسط ادوارد دی بونو توسعه یافته است. این روش شامل اختصاص کلاههای رنگی مختلف برای نشان دادن حالتهای مختلف تفکر، مانند عاطفی، منطقی، خوشبینانه و خلاقانه است. با پوشیدن هر کلاه به نوبه خود، افراد میتوانند دیدگاههای مختلف را بررسی کنند و راهحلهای نوآورانهتری ایجاد کنند.
تکنیک موثر دیگر درگیر شدن در فعالیتهایی است که بخشهای مختلف مغز را تحریک میکنند. این میتواند شامل گوش دادن به موسیقی، نقاشی، نوشتن یا نواختن یک ساز موسیقی باشد. این فعالیتها میتوانند به باز کردن دیدگاههای جدید و تحریک تفکر خلاق کمک کنند. حتی چیزی به سادگی قدم زدن در طبیعت میتواند تأثیر مثبتی بر خلاقیت داشته باشد. مطالعات نشان داده است که گذراندن وقت در طبیعت میتواند استرس را کاهش دهد، تمرکز را بهبود بخشد و عملکرد شناختی را افزایش دهد که همه اینها میتوانند به افزایش خلاقیت کمک کنند.
لیست زیر خلاصهای از نکات عملی برای پرورش خلاقیت ارائه میدهد:
- کنجکاوی و ذهن باز را پرورش دهید.
- شکست را به عنوان یک فرصت یادگیری در آغوش بگیرید.
- ایدهپردازی و نقشهبرداری ذهنی را تمرین کنید.
- تکنیکهای تفکر جانبی را کاوش کنید.
- در فعالیتهایی شرکت کنید که بخشهای مختلف مغز را تحریک میکنند.
- استراحت کنید و به ذهنتان اجازه دهید سرگردان شود.
- به دنبال دیدگاهها و تجربیات متنوع باشید.
- از به چالش کشیدن وضعیت موجود نترسید.
- یک محیط حمایتی و الهامبخش ایجاد کنید.
- به پتانسیل خلاقانه خود ایمان داشته باشید.
داستان دکتر اسپنسر سیلور، دانشمندی در 3M را در نظر بگیرید که به طور تصادفی یک چسب “کم چسبندگی” اختراع کرد که در ابتدا یک شکست در نظر گرفته شد. این چسب به اندازه کافی قوی نبود که وسایل را به طور دائم کنار هم نگه دارد و هیچ کس در 3M نتوانست برای آن استفادهای پیدا کند. با این حال، سیلور تسلیم نشد. او به آزمایش چسب ادامه داد و در نهایت آن را با همکارش، آرت فرای، که به دنبال راهی برای علامت گذاری صفحات کتاب سرود خود بدون آسیب رساندن به آنها بود، به اشتراک گذاشت. فرای متوجه شد که چسب سیلور برای این منظور عالی است و یادداشت چسبان متولد شد. یادداشت چسبان اکنون یکی از موفقترین محصولات 3M است و سالانه میلیاردها دلار درآمد ایجاد میکند. این داستان اهمیت پذیرش شکست، پایداری در مواجهه با ناملایمات و باز بودن برای کشفهای غیرمنتظره را نشان میدهد.
خلاقیت در عمل: مثالهایی از زمینههای مختلف
برای روشنتر کردن قدرت خلاقیت، بیایید چند مثال از زمینههای مختلف، از جمله فناوری، تجارت، علم و هنر را بررسی کنیم. این مثالها نشان میدهند که چگونه تفکر خلاق میتواند منجر به نوآوریهای پیشگامانه، راهحلهای متحولکننده و تأثیر اجتماعی قابل توجه شود.
در زمینه فناوری، توسعه تلفن هوشمند یک نمونه عالی از نوآوری خلاقانه است. تلفن هوشمند، عملکرد یک تلفن همراه، یک رایانه شخصی، یک دوربین دیجیتال و انواع دستگاههای دیگر را در یک دستگاه دستی ترکیب میکند. این نوآوری شیوه ارتباط، دسترسی به اطلاعات و تعامل مردم با دنیای اطراف خود را متحول کرده است. تلفن هوشمند به سادگی یک بهبود افزایشی نسبت به تلفنهای همراه موجود نبود. بلکه یک انحراف رادیکال از وضعیت موجود بود که ناشی از دیدگاه خلاقانه و تخصص فنی بود.
در دنیای تجارت، داستان Airbnb گواهی بر قدرت حل مسئله خلاقانه است. بنیانگذاران Airbnb در تلاش برای پرداخت اجاره خود بودند که به ایده اجاره تشکهای بادی در آپارتمان خود به شرکتکنندگان در یک کنفرانس طراحی رسیدند. این ایده ساده به یک پلتفرم جهانی تبدیل شد که مسافران را با اقامتگاههای منحصربهفرد در سراسر جهان متصل میکند. Airbnb با ارائه یک تجربه سفر مقرون به صرفهتر و شخصیشدهتر، صنعت هتلداری سنتی را مختل کرد. موفقیت این شرکت نتیجه مستقیم توانایی بنیانگذاران آن در تفکر خلاقانه و شناسایی یک نیاز برآورده نشده در بازار است.
در حوزه علم، کشف پنیسیلین توسط الکساندر فلمینگ یک نمونه کلاسیک از خلاقیت اتفاقی است. فلمینگ باکتریشناسی بود که در حال مطالعه آنفولانزا بود که متوجه شد یک کپک یکی از ظروف آزمایشگاهی او را آلوده کرده است. این کپک رشد باکتریها را در اطراف خود مهار کرده بود. فلمینگ اهمیت این مشاهده را تشخیص داد و تحقیقات بیشتری را دنبال کرد که در نهایت منجر به توسعه پنیسیلین، یکی از اولین و پرمصرفترین آنتیبیوتیکها شد. کشف فلمینگ پزشکی را متحول کرد و جانهای بیشماری را نجات داد. توانایی او در تشخیص پتانسیل یک مشاهده تصادفی، گواهی بر قدرت تفکر خلاق در کشف علمی است.
در هنر، آثار پابلو پیکاسو نمونهای از قدرت دگرگونکننده بیان خلاق است. پیکاسو یکی از پیشگامان کوبیسم بود، یک جنبش هنری انقلابی که مفاهیم سنتی پرسپکتیو و بازنمایی را به چالش میکشید. نقاشیها، مجسمهها و سایر آثار هنری او با آزمایشهای جسورانه، فرمهای غیرمتعارف و تأثیر عاطفی عمیق مشخص میشوند. خلاقیت پیکاسو مرزهای بیان هنری را جابجا کرد و الهامبخش نسلهای هنرمندان بود. کار او توانایی هنر را در به چالش کشیدن ادراکات، برانگیختن تفکر و غنیسازی درک ما از جهان نشان میدهد.
جدول زیر را در نظر بگیرید که شرکتهای نوآور و رویکردهای خلاقانه آنها را برجسته میکند:
شرکت | صنعت | رویکرد خلاقانه | تأثیر |
---|---|---|---|
تسلا | خودروسازی/انرژی | انقلابی در خودروهای برقی و راهحلهای انرژی پایدار از طریق طراحی و فناوری نوآورانه. | تسریع انتقال به حمل و نقل و انرژی پایدار. |
نتفلیکس | سرگرمی | مختل کردن تلویزیون سنتی با خدمات پخش و محتوای اصلی، توصیههای شخصیسازیشده. | تغییر نحوه مصرف سرگرمی توسط مردم. |
اسپیسایکس | هوافضا | کاهش هزینه سفر فضایی از طریق موشکهای قابل استفاده مجدد و پروژههای جاهطلبانه اکتشاف فضایی. | دسترسی و مقرون به صرفهتر کردن اکتشاف فضایی. |
گوگل | فناوری | نوآوری در جستجو، هوش مصنوعی و محاسبات ابری، پیشبرد مرزهای آنچه با فناوری ممکن است. | انقلابی در نحوه دسترسی مردم به اطلاعات و تعامل با فناوری. |
این مثالها نشان میدهند که خلاقیت محدود به هیچ زمینه یا صنعت خاصی نیست. این یک ظرفیت جهانی انسانی است که میتواند برای هر چالش یا فرصتی اعمال شود. با پذیرش خلاقیت، افراد و سازمانها میتوانند پتانسیل خود را باز کنند، نوآوری را هدایت کنند و آینده بهتری را شکل دهند.
غلبه بر موانع خلاقیت: پرداختن به چالشهای رایج
در حالی که خلاقیت نیرویی قدرتمند است، بدون چالش نیست. موانع متعددی وجود دارد که میتواند تفکر خلاق را خفه کند و از تحقق کامل پتانسیل افراد و سازمانها جلوگیری کند. این موانع میتواند درونی باشد، مانند ترس از شکست و شک به خود، یا بیرونی، مانند ساختارهای سازمانی سخت و کمبود منابع. درک این موانع برای توسعه استراتژیهایی برای غلبه بر آنها و پرورش یک محیط خلاقانهتر ضروری است.
یکی از رایجترین موانع درونی برای خلاقیت، ترس از شکست است. بسیاری از مردم میترسند که ریسک کنند یا چیزهای جدید را امتحان کنند، زیرا میترسند اشتباه کنند یا توسط دیگران قضاوت شوند. این ترس میتواند خلاقیت را خفه کند و افراد را از کاوش در ایدههای جدید و آزمایش رویکردهای مختلف باز دارد. برای غلبه بر ترس از شکست، مهم است که یک ذهنیت رشد را پرورش دهید، که بر یادگیری و توسعه بر توانایی ذاتی تأکید دارد. ذهنیت رشد افراد را تشویق میکند تا اشتباهات را به عنوان فرصتی برای یادگیری و در آغوش گرفتن چالشها به عنوان فرصتی برای رشد ببینند. همچنین شامل ایجاد یک محیط امن و حمایتی است که در آن افراد احساس راحتی کنند که ریسک کنند و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند، حتی اگر آن ایدهها کاملاً شکل نگرفته یا عالی نباشند.
مانع درونی رایج دیگر، شک به خود است. بسیاری از مردم پتانسیل خلاقانه خود را دست کم میگیرند و معتقدند که به اندازه کافی خلاق نیستند که ایدههای نوآورانه تولید کنند. این شک به خود میتواند به ویژه ناتوانکننده باشد، زیرا میتواند از تلاش افراد برای خلاق بودن جلوگیری کند. برای غلبه بر شک به خود، مهم است که اعتماد به نفس خود را تقویت کنید و به تواناییهای خود ایمان داشته باشید. این کار را میتوان با تمرکز بر موفقیتهای گذشته، جستجوی بازخورد مثبت از دیگران و تمرین شفقت به خود انجام داد. همچنین به یاد داشته باشید که همه به روش خود خلاق هستند و هیچ تعریف واحدی از خلاقیت وجود ندارد، مفید است.
موانع بیرونی برای خلاقیت نیز میتواند قابل توجه باشد. به عنوان مثال، ساختارهای سازمانی سخت میتوانند با محدود کردن جریان اطلاعات و جلوگیری از آزمایش، خلاقیت را خفه کنند. ساختارهای سلسله مراتبی میتوانند به اشتراک گذاشتن ایدههای خود با مدیریت ارشد را برای کارمندان دشوار کنند و فرآیندهای بوروکراتیک میتوانند نوآوری را کند کنند. برای غلبه بر این موانع، مهم است که یک ساختار سازمانی انعطافپذیرتر و مشارکتیتر ایجاد کنید که ارتباطات و آزمایش را تشویق کند. این میتواند شامل مسطح کردن سلسله مراتب، ایجاد تیمهای بینعملکردی و توانمندسازی کارکنان برای مالکیت کار خود باشد.
کمبود منابع نیز میتواند مانع قابل توجهی برای خلاقیت باشد. نوآوری اغلب به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، آموزش و فناوریهای جدید نیاز دارد. اگر منابع کمیاب باشد، پیگیری ایدههای خلاقانه برای افراد و سازمانها دشوار است. برای غلبه بر این مانع، مهم است که نوآوری را در اولویت قرار دهید و منابع را بر اساس آن تخصیص دهید. این میتواند شامل تخصیص مجدد منابع موجود، جستجوی بودجه خارجی یا مشارکت با سایر سازمانها باشد.
لیست زیر موانع رایج برای خلاقیت و استراتژیهایی برای غلبه بر آنها را خلاصه میکند:
- ترس از شکست: یک ذهنیت رشد را پرورش دهید، یک محیط امن ایجاد کنید.
- شک به خود: اعتماد به نفس خود را تقویت کنید، شفقت به خود را تمرین کنید.
- ساختارهای سازمانی سخت: یک ساختار انعطافپذیر و مشارکتی ایجاد کنید.
- کمبود منابع: نوآوری را در اولویت قرار دهید و منابع را بر اساس آن تخصیص دهید.
- کمبود وقت: زمان مشخصی را برای فعالیتهای خلاقانه اختصاص دهید.
- بارگذاری بیش از حد اطلاعات: اطلاعات را فیلتر کنید و روی منابع مرتبط تمرکز کنید.
- بازخورد منفی: به دنبال انتقادات سازنده باشید و از نظرات مخرب چشمپوشی کنید.
- کمبود تنوع: دیدگاهها و پیشینههای متنوع را تشویق کنید.
داستان سیاست “20% زمان” گوگل را در نظر بگیرید. سالهای زیادی، گوگل به کارمندان خود اجازه میداد 20% از وقت کاری خود را صرف پروژههای انتخابی خود کنند. این سیاست برای تشویق خلاقیت و نوآوری طراحی شده بود. برخی از موفقترین محصولات گوگل، مانند Gmail و AdSense، در طول 20% زمان توسعه یافتند. با این حال، در سالهای اخیر، گوگل سیاست 20% زمان خود را کاهش داده است و نیاز به تمرکز بر اولویتهای اصلی کسب و کار را ذکر کرده است. این نشان دهنده چالشهای متعادل کردن خلاقیت با سایر اهداف سازمانی است.

